کوروش قاضي مراد

عصر طلایی کشف استعدادها


اگر به «روزنامه‌نگاری» به عنوان پدیده و دانشی مدرن نگاه کنیم درمی‌یابیم که این پدیده مدرن با اندکی تاخیر وارد جامعه مطبوعاتی ایران شده است. برای مشخص کردن دوران گذار روزنامه‌نگاری به عصر مدرن در ایران اشاره‌ای به گفته‌های یکی از بزرگان این حوزه می‌کنیم.

«مسعود بهنود» روزنامه‌نگار پیش‌کسوت و صاحب پیشینه، این دوران را به «پیش و پس از انتشار “روزنامه جامعه”» تقسیم می‌کند ــ یعنی دورانی که «آقای سردبیر» در صدر تحریریه این روزنامه‌ها نشسته بود.

«محمود شمس‌الواعظین» با میدان دادن به جوانانی که تازه وارد این حرفه شده بودند و البته با هدایت و مدیریت کردن آنان توانست نه تنها روزنامه‌نگاری را متحول کند بلکه نسلی جدید و جوان از روزنامه‌نگاران را طوری با اصول این حرفه آشنا کند و پرورش دهد که پس از گذر بیش از دو دهه، هرکدام از آنان به وزنه‌ای در عرصه روزنامه‌نگاری ایران بدل شدند.

تحول ایجاد شده تنها در تحریریه روزنامه ها نبود و نگاه و مدیریت آوانگارد «شمس» باعث شد تا «گرافیک در روزنامه‌نگاری» و «گرافیست‌های مطبوعاتی» نیز وارد این چرخه تحول و پیشرفت شوند و با تزریق “نگاهی‌نو” به طراحی در روزنامه‌نگاری، این پیشرفت را تنها در تحریریه ها نگه ندارند و آتلیه‌های هنری روزنامه ها نیز وارد این چرخه پیشرفت و روزآمدی شوند.

«شمس‌الواعظین» می‌گوید: «در شهریور ماه سال ۱۳۷۷ به دفتر فنی روزنامه واقع در حوالی چهارراه جهان کودک مراجعه کردم تا آمادگی بخش فنی روزنامه را برای انتشار “روزنامه نشاط” بررسی کنم. در آنجا به اتاق گرافیک رفتم که یک آقای جنتلمن به احترام از جای برخاستند. پس از احوالپرسی گفتم، دوستان کار خود را ادامه دهند تا من هم به بررسی اوضاع بپردازم اما هر چند دقیقه یکبار سرکی به اتاق می‌زدم».

شمس ادامه می‌دهد: «از زاویه خاصی به چشم آن جوان جنتلمن چشم دوختم که طرحی را روی صفحه رایانه در دست طراحی داشت. در یک لحظه دیدم طرح طراحی شده را پاک کرد و آماده طراحی جدید شد و به قول نویسندگان چرک‌نویس خود را به سطل انداخت و طراحی جدیدی را آغاز کرد».

سردبیر روزنامه‌های جامعه، توس، نشاط و عصرآزادگان ادامه داد: «این کار در حرفه نویسندگی، اوج فروتنی به شمار می‌رود. غرور و تعصب در جایی که بناست اثر تولید شده در معرض داوری صدها هزار بیننده و خواننده قرار گیرد، اوج خود برزگ بینی و خود محوری است.

نزدیک این جوان شدم و پرسیدم که چرا این کار را کرد و پاسخش انتظار و توقعم را برآورده کرد: «اگر طرحی به دل من نچسبد به چشم مخاطب هم نمی‌نشیند». از اتاق گرافیک بیرون آمدم و بی مقدمه به مسئول آن دفتر گفتم: من این جوان گرافیست را می‌خواهم تا مدیریت بخش هنری روزنامه را به او بسپارم!. آن جوان، “کوروش قاضی‌مراد” بود».

«قاضی‌مراد» نیز مانند چندین جوان دیگر از نگاه استعدادیاب و تیزبین «شمس» دور نماند و به فاصله‌ای کوتاه از مدیریت طراحی آگهی‌های روزنامه منفک و به سمت «مدیر هنری روزنامه نشاط» منصوب شد.

«روزنامه نشاط» با این تغییر به لحاظ گرافیکی یکی از بهترین و روزآمدترین روزنامه‌های ایران شد. هماهنگی طراحی آگهی‌ها با متن و صفحه‌آرایی نوپردازانه، هارمونی رنگ، جلوه‌های دیداری زیبا، انتشار هرروزه ی «طرح روز» به‌صورت گرافیکی در صفحه نخست روزنامه، انتشار عکس نویسندگان در بالای مقاله‌ها، گزارش‌ها و یادداشت‌هایشان برای معرفی آنان و استفاده از جلوه‌ها و قاعده‌های خطاطی و خوشنویسی و تلفیق آن با گرافیک آن هم با دقت و وسواس بسیار زیاد از مواردی بود که تا آن روز در هیچیک از روزنامه‌های ایران دیده نمی‌شد و «شمس‌الواعظین» مانند خبرنگاران، از گرافیست‌های روزنامه هم برای نوآوری هایشان به صورت تمام قد حمایت می‌کرد.

این حمایت‌های درست باعث تبلور و تولد انگیزه و اعتماد به نفس در جوانانی می‌شد که به عرصه روزنامه‌نگاری پا گذاشته بودند و وقتی میدان برای آن‌ها باز شد این فرصت را پیدا کردند تا ایده‌های نوین و کارآمد خود را بروز دهند.

همین بروز و ظهور باعث شد که مطبوعات ایران از نظر فرم و محتوا پیشرفت‌های چشمگیری داشته باشند تا مخاطبان این روزنامه‌ها برای خریدن یک نسخه از آن صف‌های طولانی تشکیل دهند تا روزنامه‌هایی را بخرند که نزدیک به یک میلیون شمارگان داشت و باز هم به همه نمی‌رسید.

ابتکارهای «قاضی‌مراد» باعث شد تا سایر گرافیست‌های مطبوعاتی نیز با تاثیرپذیری از او در همین راه قدم بگذارند. این الگوبرداری که شکل صحیح این شیوه بود باعث شد تا سایر روزنامه‌های ایران نیز به سرعت از این ایده‌ها استفاده کنند و طولی نکشید که پیشخوان روزنامه فروشی‌ها روزنامه‌هایی را به خود دیدند که با پیروی از آن شیوه‌ها، مخاطبان بیشتری را به‌سوی خود جلب کنند.

یکی از تاثیرهایی که «قاضی‌مراد» بر صفحات روزنامه‌های ایران گذاشت، هماهنگی طراحی آگهی‌های یک صفحه با مطالب و عکس‌های منتشر شده در آن بود.

تا پیش از او طراحان آگهی‌ها بی اطلاع از محتوای صفحات، آگهی‌های خود را طراحی و برای بخش فنی روزنامه می‌فرستادند تا منتشر شود اما «قاضی‌مراد» با نظارت همزمان بر طراحی آگهی‌ها و طراحی صفحات باعث شد تا تضاد رنگ و طرح از صفحات روزنامه رخت بربندد و نوعی هماهنگی کم نظیر بین طراحی اگهی‌ها و مطالب روزنامه برقرار شود.

«کوروش قاضی‌مراد» پس از کارهای مطبوعاتی نیز در عرصه گرافیک و به ویژه هنر خطاطی و خوشنویسی باقی ماند و با ابداع شیوه نگارشی جدید در «خطاطی» و طراحی یک قلم جدید به نام «سریر» به یکی از استوانه‌های این عرصه بدل شد و اکنون نیز در مقام یک معلم با تجربه در حال انتقال داشته‌ها و دانسته‌های خود به نسل‌های جوان‌تر است اما تاثیر او بر گرافیک مطبوعاتی آنچنان تاثیر شگرفی بود که اثرات آن هنوز در برخی مطبوعات ایران که این روزها از رمق افتاده‌اند، دیده می‌شود.

«قاضی‌مراد» همواره با احترام از شادروان «احمدرضا دالوند» که مدیر هنری چند روزنامه بود یاد می‌کند و تلاش کرده تا آثار پیش‌کسوتان این عرصه را نیز زنده نگهدارد.

نویسنده: هرمز شریفیان، روزنامه‌نگار

Exit mobile version